جدول جو
جدول جو

معنی داشت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

داشت کردن
(رِ کَ شُ دَ)
دوام کردن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ شَ قَ)
آغازیدن. برداشت کردن سخنی یا حرفی. ابتدا کردن بدان: همینکه برداشت کرد دانستم چه خواهد گفت. تهنید، برداشت کردن دشنام را. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
جمع آوری کردن محصولگردآوردن غلات، برداشتن بخشی از سرمایه یا سود یک بنگاه پیش از تقسیم آن یا عمل گرفتن کارمندی پاداش خود را قبل از موقع پرداخت، تحمل کردن بردباری نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
((~. کَ دَ))
درو و جمع آوری محصول، تحمل کردن، تصور کردن، تصور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
محصولٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
Graft, Plant, Sow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
Debit, Harvest, Reap
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
greffer, planter, semer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
débiter, récolter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
ডেবিট করা , ফসল তোলা , ফসল কাটা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
ڈیبٹ کرنا , فصل کاٹنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
veredeln, pflanzen, säen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
enxertar, plantar, semear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
borç yazmak, hasat yapmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
szczepić, sadzić, siać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
прививать , сажать , сеять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
прищеплювати , садити , сіяти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
injertar, plantar, sembrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
kukatwa, kuvuna
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
לחייב , לקצור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
차변에 기입하다 , 수확하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
借方に記入する , 収穫する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
डेबिट करना , फसल उगाना , फसल काटना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
mendebit, memanen
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
หักบัญชี , เก็บเกี่ยว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
afschrijven, oogsten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
debitar, cosechar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
addebitare, raccogliere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
debitar, colher
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
借记 , 收获
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
obciążać, zbierać plony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
дебетувати , збирати урожай , збирати врожай
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
abbuchen, ernten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
дебетовать , собирать урожай
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
innestare, piantare, seminare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی